معنی فارسی hennery
A2حلبی محلی است که در آن مرغها نگهداری میشوند، معمولاً در مزارع.
A place where hens are kept, typically on a farm.
- NOUN
example
معنی(example):
حلبی پر از مرغهای رنگارنگ بود.
مثال:
The hennery was filled with colorful chickens.
معنی(example):
ما به حلبی رفتیم تا ببینیم مرغها چگونه نگهداری میشوند.
مثال:
We visited the hennery to see how the hens were kept.
معنی فارسی کلمه hennery
:
حلبی محلی است که در آن مرغها نگهداری میشوند، معمولاً در مزارع.