معنی فارسی henpeck
B2 /ˈhɛn.pɛk/زیر فشار گذاشتن یا ملامت کردن کسی به خاطر رفتارهایش، به ویژه در رابطه‌های زناشویی.
To criticize or nag someone frequently, especially referring to a wife concerning her husband.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A man who is meekly subservient to his wife.
verb
معنی(verb):
(chiefly by a wife) To nag persistently.
example
معنی(example):
همسرش عادت‌های او را دائم زیر فشار می‌گذارد.
مثال:
His wife tends to henpeck him about his habits.
معنی(example):
مدام به او فشار نیاورید، کمی به او فضا بدهید.
مثال:
Don't henpeck him, give him some space.
معنی فارسی کلمه henpeck
:
زیر فشار گذاشتن یا ملامت کردن کسی به خاطر رفتارهایش، به ویژه در رابطه‌های زناشویی.
