معنی فارسی heraldically
B2به صورت هیرالدی، به شیوهای که مربوط به اعلام و نمایش سمبلها است.
In a manner related to heraldry, often emphasizing tradition and authority.
- ADVERB
example
معنی(example):
او رویداد را به صورت هیرالدی توصیف کرد تا اهمیت آن را تاکید کند.
مثال:
He described the event heraldically to emphasize its importance.
معنی(example):
این ارائه به صورت هیرالدی انجام شد و نمادهای سلطنتی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The presentation was done heraldically, showcasing the royal symbols.
معنی فارسی کلمه heraldically
:
به صورت هیرالدی، به شیوهای که مربوط به اعلام و نمایش سمبلها است.