معنی فارسی herbary
B1موزه گیاهی، محلی برای نگهداری و فروش گیاهان و علفهای دارویی.
A place where herbs are cultivated or sold.
- noun
noun
معنی(noun):
A garden of herbs; a cottage garden.
example
معنی(example):
موزه گیاهان نوعهای مختلف گیاهان را به نمایش گذاشت.
مثال:
The herbary showcased a variety of herbs.
معنی(example):
او در یک موزه گیاهی کار میکند که گیاهان دارویی میفروشد.
مثال:
She works at an herbary that sells medicinal plants.
معنی فارسی کلمه herbary
:
موزه گیاهی، محلی برای نگهداری و فروش گیاهان و علفهای دارویی.