معنی فارسی herbivories
B1عمل یا فرایند گیاهخواری، رفتار جانداران در تغذیه از گیاهان است که در اکوسیستمها نقشی کلیدی بازی میکند.
The act or practice of feeding on plants, often referring to the interactions between herbivores and their plant food sources.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاهخواریها برای حفظ تعادل اکولوژیکی ضروری هستند.
مثال:
Herbivories are vital for maintaining ecological balance.
معنی(example):
نرخ گیاهخواری میتواند بر جمعیت گیاهان تأثیر بگذارد.
مثال:
The rates of herbivories can affect plant populations.
معنی فارسی کلمه herbivories
:
عمل یا فرایند گیاهخواری، رفتار جانداران در تغذیه از گیاهان است که در اکوسیستمها نقشی کلیدی بازی میکند.