معنی فارسی herbless

B1

بدون گیاه، به ویژه در اشاره به مکان‌ها یا زمان‌ها که هیچ گیاهی وجود ندارد.

Lacking herbs or plants; devoid of vegetation.

example
معنی(example):

باغ بعد از سرما در زمستان بی‌گیاه به نظر می‌رسید.

مثال:

The garden looked herbless after the winter frost.

معنی(example):

یک چشم‌انداز بی‌گیاه نیز می‌تواند به طریقی زیبا باشد.

مثال:

An herbless landscape can still be beautiful in its own way.

معنی فارسی کلمه herbless

: معنی herbless به فارسی

بدون گیاه، به ویژه در اشاره به مکان‌ها یا زمان‌ها که هیچ گیاهی وجود ندارد.