معنی فارسی herbosity
B1به میزان و تنوع گیاهان در یک منطقه اشاره دارد.
The quality or state of being rich in herbs or plants.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاهزایی این منطقه به خاطر تنوع آن قابل توجه است.
مثال:
The herbosity of the region is notable for its diversity.
معنی(example):
گیاهزایی غالباً نشاندهنده یک اکوسیستم سالم است.
مثال:
Herbosity often indicates a healthy ecosystem.
معنی فارسی کلمه herbosity
:
به میزان و تنوع گیاهان در یک منطقه اشاره دارد.