معنی فارسی hereabouts

B1

در اینجا یا اطراف این مکان، نزدیک به محل اشاره شده.

In the vicinity; around this area.

adverb
معنی(adverb):

Near here.

مثال:

The people hereabouts are pretty decent folk.

example
معنی(example):

آنها جایی در این اطراف زندگی می‌کنند.

مثال:

They live somewhere hereabouts.

معنی(example):

او هفته گذشته در این اطراف بود.

مثال:

She was hereabouts last week.

معنی فارسی کلمه hereabouts

: معنی hereabouts به فارسی

در اینجا یا اطراف این مکان، نزدیک به محل اشاره شده.