معنی فارسی heregild
C1هرگیلد، غرامتی که به عنوان جبران خسارت پرداخت میشد.
A form of compensation for damages or offenses.
- NOUN
example
معنی(example):
هرگیلد به عنوان غرامت برای خسارات تحمیل شد.
مثال:
The heregild was imposed as compensation for damages.
معنی(example):
درک هرگیلد به درک سیستمهای قضایی قرون وسطی کمک میکند.
مثال:
Understanding the heregild helps to grasp medieval justice systems.
معنی فارسی کلمه heregild
:
هرگیلد، غرامتی که به عنوان جبران خسارت پرداخت میشد.