معنی فارسی heritably
B1به شیوهای که مربوط به وراثت باشد، و به انتقال ویژگیها از نسلی به نسل دیگر اشاره دارد.
In a manner relating to inheritance, referring to the transmission of characteristics from one generation to another.
- ADVERB
example
معنی(example):
او ویژگیها را به طور وراثتی از پدرش به ارث برد.
مثال:
He inherited the traits heritably from his father.
معنی(example):
برخی ویژگیها میتوانند به طور وراثتی منتقل شوند.
مثال:
Certain characteristics can be passed down heritably.
معنی فارسی کلمه heritably
:
به شیوهای که مربوط به وراثت باشد، و به انتقال ویژگیها از نسلی به نسل دیگر اشاره دارد.