معنی فارسی hermetical

C1

ویژگی‌های مربوط به هرمتیک، که به دانش و هنرهای اسرارآمیز اشاره دارد.

Relating to the philosophical and esoteric traditions attributed to Hermes.

example
معنی(example):

روش‌های هرمتیک غالباً در راز و رمز هستند.

مثال:

The hermetical practices are often shrouded in secrecy.

معنی(example):

او فلسفه‌ی هرمتیک را برای درک جهان مطالعه کرد.

مثال:

He studied hermetical philosophy to understand the universe.

معنی فارسی کلمه hermetical

: معنی hermetical به فارسی

ویژگی‌های مربوط به هرمتیک، که به دانش و هنرهای اسرارآمیز اشاره دارد.