معنی فارسی hermetically
B2به معنای هرمتیک، به خصوص در اشاره به اجناس یا بستهها که به طور محکم و بدون ورود هوا بسته شدهاند.
In a hermetically sealed manner; airtight.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
With a hermetic seal; so as to be airtight.
معنی(adverb):
In a hermetic manner; isolatedly.
example
معنی(example):
غذا به صورت هرمتیک نگهداری شده بود.
مثال:
The food was stored hermetically.
معنی(example):
بستهبندی اقلام به صورت هرمتیک برای حفظ آنها اهمیت دارد.
مثال:
It is important to package items hermetically for preservation.
معنی فارسی کلمه hermetically
:
به معنای هرمتیک، به خصوص در اشاره به اجناس یا بستهها که به طور محکم و بدون ورود هوا بسته شدهاند.