معنی فارسی herniation

B2

همانیری، خروج یک بافت یا عضو از محل طبیعی خود، به طور معمول در زمینه‌های پزشکی استفاده می‌شود.

The condition of an organ or tissue protruding through an abnormal opening.

example
معنی(example):

همانیری می‌تواند زمانی رخ دهد که فشار به منطقه‌ای از بدن وارد شود.

مثال:

Herniation can occur when pressure is applied to an area of the body.

معنی(example):

پزشک خطرات مربوط به همانیری را توضیح داد.

مثال:

The doctor explained the risks associated with herniation.

معنی فارسی کلمه herniation

: معنی herniation به فارسی

همانیری، خروج یک بافت یا عضو از محل طبیعی خود، به طور معمول در زمینه‌های پزشکی استفاده می‌شود.