معنی فارسی herring-boning

B1

فرایند به کار بردن الگوی هریگ بن در طراحی و چیدمان.

The technique of creating a herringbone pattern in art or design.

example
معنی(example):

آن‌ها کاشی‌ها را به سبک هریگ بن برای کف جدید طراحی می‌کنند.

مثال:

They are herring-boning the tiles for a new floor.

معنی(example):

او فنون هریگ بن را برای هنر موزاییک خود یاد گرفت.

مثال:

She learned herring-boning techniques for her mosaic art.

معنی فارسی کلمه herring-boning

: معنی herring-boning به فارسی

فرایند به کار بردن الگوی هریگ بن در طراحی و چیدمان.