معنی فارسی herrying
B1هری کردن به معنای سریع و بدون حوصله انجام دادن کاری است.
Herrying means to do something hurriedly or in a rush.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال هری کردن بود تا تکلیفش را تمام کند.
مثال:
He was herrying to complete his assignment.
معنی(example):
من میتوانستم او را در حال هری کردن در میان جمعیت ببینم.
مثال:
I could see her herrying through the crowd.
معنی فارسی کلمه herrying
:
هری کردن به معنای سریع و بدون حوصله انجام دادن کاری است.