معنی فارسی herschel
B2هریشل، ستارهشناس مشهور قرن هجدهم و نوزدهم با کشفیات برجسته در علم نجوم.
An influential astronomer known for significant discoveries in the field of astronomy.
- NOUN
example
معنی(example):
هریشل یک ستارهشناس مشهور بود که به خاطر کشف اورانوس معروف است.
مثال:
Herschel was a famous astronomer known for discovering Uranus.
معنی(example):
بسیاری از مؤسسات به احترام هریشل نامگذاری شدهاند تا سهم او را در علم یادآوری کنند.
مثال:
Many institutions are named after Herschel to honor his contributions.
معنی فارسی کلمه herschel
:
هریشل، ستارهشناس مشهور قرن هجدهم و نوزدهم با کشفیات برجسته در علم نجوم.