معنی فارسی hery
B1هری، وضعیتی که نیاز به اقدام فوری یا توجه ویژه دارد.
A state that requires urgent action or special attention.
- OTHER
example
معنی(example):
هری وضعیت کاملاً جدی بود.
مثال:
The hery of the situation was quite serious.
معنی(example):
در هری، تصمیمات باید به سرعت گرفته شوند.
مثال:
In hery, the decisions must be made quickly.
معنی فارسی کلمه hery
:
هری، وضعیتی که نیاز به اقدام فوری یا توجه ویژه دارد.