معنی فارسی hest
B2 /hɛst/فرمان یا دستوری که صادر میشود.
An old term for a command or order.
- noun
noun
معنی(noun):
Command, injunction.
example
معنی(example):
در انگلیسی قدیم، 'hest' به معنای فرمان بود.
مثال:
In old English, 'hest' meant a command.
معنی(example):
او به خدمه فرمان داد که کار را شروع کنند.
مثال:
He gave a hest to the crew to start working.
معنی فارسی کلمه hest
:
فرمان یا دستوری که صادر میشود.