معنی فارسی heteraxial

B1

ساختار یا شکلی که محورهای اصلی آن هم‌راستا نیستند.

Having axes that are not aligned or matching.

example
معنی(example):

این حشره ساختار بدنی هتراکسیالی دارد که محورهای متناسب ندارد.

مثال:

The insect has a heteraxial body structure with non-matching axes.

معنی(example):

در هندسه، یک شکل هتراکسیال محورهای اصلی را هم‌راستا نمی‌کند.

مثال:

In geometry, a heteraxial shape does not align the main axes.

معنی فارسی کلمه heteraxial

: معنی heteraxial به فارسی

ساختار یا شکلی که محورهای اصلی آن هم‌راستا نیستند.