معنی فارسی heterochromic
B1به صفتی اشاره دارد که مربوط به هترکرومی است.
Relating to or characterized by heterochromia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او چشمان هترکرومیکی دارد که همه را تحت تأثیر قرار میدهد.
مثال:
He has heterochromic eyes that captivate everyone.
معنی(example):
چشمان گربه هترکرومیک همگی را مجذوب خود کرده بود.
مثال:
The heterochromic cat's eyes were mesmerizing.
معنی فارسی کلمه heterochromic
:
به صفتی اشاره دارد که مربوط به هترکرومی است.