معنی فارسی heterodactylous

B2

هتروداکتیلوس به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که در آن انگشتان پا به شیوه‌ای مرتب شده‌اند که برای گرفتن اشیاء یا نشستن مؤثرتر است.

Describing a condition where birds have an arrangement of toes that provides enhanced stability and grip.

example
معنی(example):

آناتومی هتروداکتیلوس پرنده به آنها اجازه می‌دهد که هنگام نشستن بهتر بگیرند.

مثال:

The heterodactylous anatomy of the bird allows for better grip while perching.

معنی(example):

سازگاری‌های هتروداکتیلوس را می‌توان در گونه‌های مختلف پرندگان مشاهده کرد.

مثال:

Heterodactylous adaptations can be seen in various bird species.

معنی فارسی کلمه heterodactylous

: معنی heterodactylous به فارسی

هتروداکتیلوس به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که در آن انگشتان پا به شیوه‌ای مرتب شده‌اند که برای گرفتن اشیاء یا نشستن مؤثرتر است.