معنی فارسی heterogeneousness
B2ناهمگونی، کیفیت ناهمگون بودن به طوری که عناصر مختلفی در کنار هم وجود دارند.
The quality or state of being heterogeneous; diversity or variety in composition.
- NOUN
example
معنی(example):
ناهمگونی در جمعیت باعث زنده بودن رویداد شد.
مثال:
Heterogeneousness in the crowd made the event lively.
معنی(example):
ناهمگونی نظرات به بحثهای غنی منجر شد.
مثال:
The heterogeneousness of opinions led to rich discussions.
معنی فارسی کلمه heterogeneousness
:
ناهمگونی، کیفیت ناهمگون بودن به طوری که عناصر مختلفی در کنار هم وجود دارند.