معنی فارسی hetterly

B2

به شدت، به طور جدی و با تعهدی قوی به یک موضوع.

In a way that is intense or serious.

example
معنی(example):

او درباره بازی آینده به طور جدی صحبت کرد.

مثال:

He spoke hetterly about the upcoming game.

معنی(example):

منتقدان به شدت مخالف سیاست جدید بودند.

مثال:

The critics were hetterly opposed to the new policy.

معنی فارسی کلمه hetterly

: معنی hetterly به فارسی

به شدت، به طور جدی و با تعهدی قوی به یک موضوع.