معنی فارسی hewel

B1

به عمل چوب بری یا شکل دادن به چوب اشاره دارد.

To carry out the process of cutting or shaping wood.

example
معنی(example):

برای بریدن، به یک تبر تیز نیاز دارید.

مثال:

To hewel, you need a sharp axe.

معنی(example):

او از پدرش یاد گرفت که چطور چوب را ببرد.

مثال:

He learned how to hewel wood from his father.

معنی فارسی کلمه hewel

: معنی hewel به فارسی

به عمل چوب بری یا شکل دادن به چوب اشاره دارد.