معنی فارسی hibernates
B1حیواناتی که در طول زمستان به خواب زمستانی می‌روند و متابولیسمشان را کاهش می‌دهند.
To spend a prolonged period in a dormant state during the winter to conserve energy.
- verb
verb
معنی(verb):
To spend winter time in hibernation.
معنی(verb):
To live in seclusion.
معنی(verb):
To enter a standby state which conserves power without losing the contents of memory.
example
معنی(example):
خرس در ماه‌های زمستان به خواب زمستانی می‌رود.
مثال:
The bear hibernates during the winter months.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات برای زنده ماندن در فصل سرما به خواب زمستانی می‌روند.
مثال:
Many animals hibernate to survive the cold season.
معنی فارسی کلمه hibernates
:
حیواناتی که در طول زمستان به خواب زمستانی می‌روند و متابولیسمشان را کاهش می‌دهند.
