معنی فارسی hibernize
B1به خواب زمستانی رفتن؛ توجه به خواب رفتن حیوانات برای زنده ماندن در شرایط سرد.
To put into a state of hibernation; to enable an organism to enter hibernation.
- VERB
example
معنی(example):
برای هیزرنی کردن لاکپشتها، محققان یک محیط کنترل شده ایجاد کردند.
مثال:
To hibernize the turtles, researchers created a controlled environment.
معنی(example):
آنها برنامهریزی میکنند که گونهها را در طول دورههای آب و هوای شدید هیزرنی کنند.
مثال:
They plan to hibernize the species during the extreme weather periods.
معنی فارسی کلمه hibernize
:
به خواب زمستانی رفتن؛ توجه به خواب رفتن حیوانات برای زنده ماندن در شرایط سرد.