معنی فارسی hideboundness
B1پایبندی، حالتی که فرد به شدت به اصول و سنتها پایبند است و از دیدگاههای جدید اجتناب میکند.
The quality of being rigidly conservative and unwilling to change.
- NOUN
example
معنی(example):
پایبندی شدید او باعث شد که نتواند ایدههای جدید را بپذیرد.
مثال:
Her hideboundness made it difficult for her to accept new ideas.
معنی(example):
پایبندی شدید به سنت میتواند رشد فرهنگی را محدود کند.
مثال:
Hideboundness in tradition can inhibit cultural growth.
معنی فارسی کلمه hideboundness
:
پایبندی، حالتی که فرد به شدت به اصول و سنتها پایبند است و از دیدگاههای جدید اجتناب میکند.