معنی فارسی hierarchised

B1

مرتب‌سازی شده، به معنای ایجاد یک سلسله‌مراتب از قبل وجود دارد.

Arranged in a hierarchy.

verb
معنی(verb):

To establish a hierarchy.

معنی(verb):

To arrange in a hierarchy.

example
معنی(example):

این پروژه مرتب‌سازی شد تا وظایف ضروری در اولویت قرار گیرند.

مثال:

The project was hierarchised to prioritize essential tasks.

معنی(example):

آنها وظایف را مرتب‌سازی کردند و این کار تمرکز بر روی مهم‌ترین‌ها را آسان‌تر کرد.

مثال:

They hierarchised the tasks, making it easier to focus on the most important.

معنی فارسی کلمه hierarchised

: معنی hierarchised به فارسی

مرتب‌سازی شده، به معنای ایجاد یک سلسله‌مراتب از قبل وجود دارد.