معنی فارسی hierophantically
C1به شیوهای مرتبط با هیروافانتیسم، که به معنای فوقالعاده مقدس و معنوی است.
In a manner relating to a hierophant, often imbued with sacredness or spiritual authority.
- ADVERB
example
معنی(example):
کشیش متون مقدس را به طور هیروافانتیک توضیح داد.
مثال:
The priest explained the sacred texts hierophantically.
معنی(example):
اجراهای هنرمند به طور هیروافانتیک پر از معنا بود.
مثال:
The artist's performance was hierophantically charged with meaning.
معنی فارسی کلمه hierophantically
:
به شیوهای مرتبط با هیروافانتیسم، که به معنای فوقالعاده مقدس و معنوی است.