معنی فارسی high spot

B2

بهترین یا برجسته‌ترین بخش یک رویداد یا زمان.

The most notable or exciting moment in a period.

example
معنی(example):

جشنواره، بهترین لحظه تابستان بود.

مثال:

The festival was the high spot of summer.

معنی(example):

ترفیع او، بهترین نقطه‌ عطف زندگی‌اش بود.

مثال:

Her promotion was the high spot of her career.

معنی فارسی کلمه high spot

: معنی high spot به فارسی

بهترین یا برجسته‌ترین بخش یک رویداد یا زمان.