معنی فارسی higher-order
B2تفکر در سطوح پیچیدهتر و تحلیلگرانهتر.
Involving more complex thinking processes, such as analyzing and evaluating.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مهارتهای تفکر سطح بالا در آموزش مهم هستند.
مثال:
Higher-order thinking skills are important in education.
معنی(example):
معلم در کلاس سوالات سطح بالاتر را تشویق میکند.
مثال:
The teacher encourages higher-order questions in class.
معنی فارسی کلمه higher-order
:
تفکر در سطوح پیچیدهتر و تحلیلگرانهتر.
