معنی فارسی highflying

B2

بلندپرواز، کسی که در جستجوی موفقیت‌های بزرگ و بلندمدت است.

Characterized by high aspirations or successes.

adjective
معنی(adjective):

Characteristic of a highflier; extravagant in conduct or opinion.

example
معنی(example):

پرنده با بلندپروازی بالای درختان پرواز کرد.

مثال:

The highflying bird soared high above the trees.

معنی(example):

او به خاطر بلندپروازی‌هایش در تجارت شناخته شده است.

مثال:

He is known for his highflying ambitions in business.

معنی فارسی کلمه highflying

: معنی highflying به فارسی

بلندپرواز، کسی که در جستجوی موفقیت‌های بزرگ و بلندمدت است.