معنی فارسی highheartedly
B1با روحیه خوب و مثبت، به ویژه در مواجهه با شرایط.
In a cheerful and spirited manner; with optimism.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با روحیه خوب خبر را پذیرفت و با دوستانش جشن گرفت.
مثال:
She highheartedly accepted the news and celebrated with her friends.
معنی(example):
او به طرز خوشدلانهای به طرح بدون هیچ تردیدی موافقت کرد.
مثال:
He highheartedly agreed to the plan without any hesitation.
معنی فارسی کلمه highheartedly
:
با روحیه خوب و مثبت، به ویژه در مواجهه با شرایط.