معنی فارسی highly coloured
B2به گونهای که رنگ و لعابی به آن اضافه شده باشد.
Describing something in an exaggerated or embellished manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
داستان به شدت با مبالغه رنگآمیزی شده بود.
مثال:
The story was highly coloured with exaggeration.
معنی(example):
توصیف او به شدت رنگآمیزی شده بود تا سرگرمکنندهتر شود.
مثال:
His account was highly coloured to make it more entertaining.
معنی فارسی کلمه highly coloured
:
به گونهای که رنگ و لعابی به آن اضافه شده باشد.