معنی فارسی hightoby
B1اصطلاحی که به یک عمل یا وضعیتی خاص اشاره دارد، با تعریف مشخصی در دسترس نیست.
A specific term that does not have a widely accepted definition.
- OTHER
example
معنی(example):
تصمیم به رفتن با hightoby به سرعت اتخاذ شد.
مثال:
The decision to go hightoby was made quickly.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند برای تعطیلات خود hightoby کنند.
مثال:
They chose to hightoby for their vacation.
معنی فارسی کلمه hightoby
:
اصطلاحی که به یک عمل یا وضعیتی خاص اشاره دارد، با تعریف مشخصی در دسترس نیست.