معنی فارسی highway patrol
B2پلیس مسئول نظارت بر امنیت جادههای بزرگ.
A police department responsible for enforcing traffic laws on highways.
- NOUN
example
معنی(example):
گشت بزرگراه ایمنی جادهها را حفظ میکند.
مثال:
The highway patrol keeps the roads safe.
معنی(example):
گشت بزرگراه ما را به خاطر سرعت غیرمجاز متوقف کرد.
مثال:
The highway patrol stopped us for speeding.
معنی فارسی کلمه highway patrol
:
پلیس مسئول نظارت بر امنیت جادههای بزرگ.