معنی فارسی hilltrot

B1

دویدن یا حرکت به سمت بالای تپه یا از آن به سمت پایین، معمولاً به آرامی و با شادی.

A leisurely trot, often associated with running up or down hills.

example
معنی(example):

اسب‌ها به سمت شیب تند شروع به دویدن کردند.

مثال:

The horses began to hilltrot as they approached the steep slope.

معنی(example):

ما به سگ‌ها نگاه کردیم که با شادی در مسیر دویدند.

مثال:

We watched the dogs hilltrot down the trail joyfully.

معنی فارسی کلمه hilltrot

: معنی hilltrot به فارسی

دویدن یا حرکت به سمت بالای تپه یا از آن به سمت پایین، معمولاً به آرامی و با شادی.