معنی فارسی hindu

B1

شخصی که به مذهب هندوئیسم اعتقاد دارد.

A person who practices Hinduism.

example
معنی(example):

یک هندو به کارما باور دارد.

مثال:

A Hindu believes in karma.

معنی(example):

جشن‌های هندو رنگارنگ و زنده هستند.

مثال:

Hindu festivals are colorful and vibrant.

معنی فارسی کلمه hindu

: معنی hindu به فارسی

شخصی که به مذهب هندوئیسم اعتقاد دارد.