معنی فارسی hinduized

B2

هندو شده، به حالتی درآمدن که ویژگی‌ها و ارزش‌های هندو را به نمایش بگذارد.

Having been infused with Hindu values or characteristics.

example
معنی(example):

این جشن با بسیاری از آداب و رسوم سنتی هندو شده است.

مثال:

The festival was Hinduized with many traditional rituals.

معنی(example):

این آثار هنری در طول قرن‌ها هندو شده‌اند.

مثال:

The artwork has been Hinduized over centuries.

معنی فارسی کلمه hinduized

: معنی hinduized به فارسی

هندو شده، به حالتی درآمدن که ویژگی‌ها و ارزش‌های هندو را به نمایش بگذارد.