معنی فارسی hindwards
B1به سمت عقب و به سوی قسمت پشتی اشاره دارد.
In a backward direction.
- ADVERB
example
معنی(example):
گربه به سمت عقب پرید تا از شیء در حال سقوط دوری کند.
مثال:
The cat jumped hindwards to avoid the falling object.
معنی(example):
او یک قدم به سمت عقب برداشت تا به او فضا بدهد.
مثال:
He took a step hindwards to give her space.
معنی فارسی کلمه hindwards
:
به سمت عقب و به سوی قسمت پشتی اشاره دارد.