معنی فارسی hinney

B1

نوعی حیوان یا وسیله‌ای که به خاطر قدرت و استحکامش مشهور است.

A term that can refer to a strong animal or object known for durability.

example
معنی(example):

هینی به خاطر ساختار محکم خود شناخته شده است.

مثال:

The hinney is known for its strong build.

معنی(example):

بسیاری از کشاورزان هینی‌ها را به خاطر دوامشان ترجیح می‌دهند.

مثال:

Many farmers prefer hinneys for their durability.

معنی فارسی کلمه hinney

: معنی hinney به فارسی

نوعی حیوان یا وسیله‌ای که به خاطر قدرت و استحکامش مشهور است.