معنی فارسی hinnying
B1صدای الاغ، معمولاً به عنوان یک صفت توصیفی استفاده میشود.
The act of making a sound characteristic of a donkey.
- VERB
example
معنی(example):
صوت خندیدن الاغها هوای اطراف را پر کرد.
مثال:
The hinnying of the donkeys filled the air.
معنی(example):
زمانی که به انبار نزدیک شدم، صدای خندیدن را میشنیدم.
مثال:
I could hear the hinnying from the barn as I approached.
معنی فارسی کلمه hinnying
:
صدای الاغ، معمولاً به عنوان یک صفت توصیفی استفاده میشود.