معنی فارسی hiplike
B1شکلی شبیه به ناحیه لگن یا ویژگیهای آن.
Resembling or characteristic of the hips.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حرکات او زیبا بود، تقریباً مانند حرکات هیپی در سیالیت آنها.
مثال:
Her movements were graceful, almost hiplike in their fluidity.
معنی(example):
مجسمه شکل هیپمانند داشت که بینندگان را مجذوب خود کرد.
مثال:
The sculpture had a hiplike form that captivated the viewers.
معنی فارسی کلمه hiplike
:
شکلی شبیه به ناحیه لگن یا ویژگیهای آن.