معنی فارسی hippocrepiform
B1شکلی که به حالت هپوکریپیس اشاره میکند.
Describing a shape resembling a crescent or similar form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گل دارای شکلی هپوکریپیس مانند که یادآور هلال بود.
مثال:
The flower had a hippocrepiform shape reminiscent of a crescent.
معنی(example):
هنرمندان اغلب از موتیفهای هپوکریپیس در آثار خود استفاده میکنند.
مثال:
Artists often use hippocrepiform motifs in their work.
معنی فارسی کلمه hippocrepiform
:
شکلی که به حالت هپوکریپیس اشاره میکند.