معنی فارسی hippogryph
B1هیپوگریپ موجودی افسانهای در داستانهایی که دارای نیمی از ویژگیهای عقاب و نیمی از ویژگیهای اسب است.
A variant of the hippogriff, often used interchangeably in literature.
- noun
noun
معنی(noun):
A mythical beast, half griffin and half horse, supposedly the offspring of a griffin and a filly.
example
معنی(example):
هیپوگریپ در بسیاری از داستانهای فانتزی به عنوان یک موجود باشکوه و مغرور به تصویر کشیده شده است.
مثال:
A hippogryph is depicted in many fantasy stories as a noble and proud creature.
معنی(example):
هنرمندان اغلب هیپوگریپ را با پرهای باشکوه و بالهای قوی به تصویر میکشند.
مثال:
Artists often illustrate a hippogryph with majestic feathers and strong wings.
معنی فارسی کلمه hippogryph
:
هیپوگریپ موجودی افسانهای در داستانهایی که دارای نیمی از ویژگیهای عقاب و نیمی از ویژگیهای اسب است.