معنی فارسی hippopotamic
B1هیپوپوتاموسی، مرتبط با زیستگاهها و ویژگیهای جانوری و گیاهی.
Pertaining to hippopotamuses and their habitats.
- OTHER
example
معنی(example):
رودخانه هیپوپوتاموسی خانه بسیاری از حیوانات بزرگ است.
مثال:
The hippopotamic river is home to many large animals.
معنی(example):
اکوسیستمهای هیپوپوتاموسی در تنوع زیستی غنی هستند.
مثال:
Hippopotamic ecosystems are rich in biodiversity.
معنی فارسی کلمه hippopotamic
:
هیپوپوتاموسی، مرتبط با زیستگاهها و ویژگیهای جانوری و گیاهی.