معنی فارسی hippy-dippiest
B1هیپی-دیپیترین، صفتی برای توصیف چیزی که از نظر غیرمعمولی یا خیالی نسبت به سطح عادی فراتر میرود.
The most eccentric or unconventional, embodying the ideals of the hippy lifestyle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او برخی از هیپی-دیپیترین ایدهها را داشت که مردم تا به حال شنیده بودند.
مثال:
She had some of the hippy-dippiest ideas that people had ever heard.
معنی(example):
فستیوال پر از تزئینات هیپی-دیپیترین بود که قابل تصور بود.
مثال:
The festival was full of the hippy-dippiest decorations imaginable.
معنی فارسی کلمه hippy-dippiest
:
هیپی-دیپیترین، صفتی برای توصیف چیزی که از نظر غیرمعمولی یا خیالی نسبت به سطح عادی فراتر میرود.