معنی فارسی hirling

B1

استخدام شده، کسی است که به طور موقت در یک شغل کار می‌کند.

A person who is newly hired or employed, often in a temporary capacity.

example
معنی(example):

استخدام شده مشتاق بود تا رئیسش را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

The hirling was eager to impress his boss.

معنی(example):

او برای چند ماه به عنوان استخدام شده کار کرد قبل از اینکه شغف دائمی پیدا کند.

مثال:

She worked as a hirling for several months before finding a permanent job.

معنی فارسی کلمه hirling

: معنی hirling به فارسی

استخدام شده، کسی است که به طور موقت در یک شغل کار می‌کند.