معنی فارسی hispanicised
B1هیسپانیک شده به وضعیت فرهنگی اشاره دارد که در آن عادات و ویژگیهای اسپانیایی غالب میشوند.
Having undergone influence or transformation to include Hispanic characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این جشنواره به سبک هیسپانیک درآمد و غذاها و موسیقیهای سنتی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The festival was hispanicised, showcasing traditional foods and music.
معنی(example):
محله به طور فزایندهای در طول سالیان گذشته به سبک هیسپانیک درآمده است.
مثال:
The neighborhood has become increasingly hispanicised over the years.
معنی فارسی کلمه hispanicised
:
هیسپانیک شده به وضعیت فرهنگی اشاره دارد که در آن عادات و ویژگیهای اسپانیایی غالب میشوند.