معنی فارسی hispanicizing
B1فرآیند تبدیل یا انطباق چیزی به ویژگیهای هیسپانیک.
The process of making something more Hispanic.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال کار بر روی هیسپانیک کردن برنامه درسی هستند.
مثال:
They are working on hispanicizing the curriculum.
معنی(example):
سازمان بر روی هیسپانیک کردن فضاهای عمومی تمرکز دارد.
مثال:
The organization focuses on hispanicizing public spaces.
معنی فارسی کلمه hispanicizing
:
فرآیند تبدیل یا انطباق چیزی به ویژگیهای هیسپانیک.